چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

جراحت

بر باد بده. تمام هر چیز که هست

محدوده ی احترام هر چیز که هست


تو چشم خودت پر از پس و پیغام است

ول کن اثر پیام هر چیز که هست


دارایی من مگر از این دنیا چیست؟

چشم تو. به انضمام هر چیز که هست!!


تا راه میان بر دلت را دارم

نفریین. به انتقام هر چیز که هست


اما تو به دور خویش سرگرداندیم

ای مرگ. به این مرام هر چیز که هست


بی عشق همیشه در خودم می گردم

با باده به اهتمام هر چیز که هست


دیگر چه کنم که فعل بودن تلخ است

بی خود شدم از دوام هر چیز که هست


با نیستیت تمام هستی شده ای

در سجده ی تو. قیام هر چیز که هست


ای آنکه رهایی تو در روشنی است

حسنی بده بر ختام هر چیز که هست


در اوج جراحتیم. چون بی وطنیم

امید به التیام هر چیز که هست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد