چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

یک شعر عاشقانه بخوانم ... اجازه هست ؟!

دیوانگی ما اثر چشم شما بود
این قدر که دل دور و ور چشم شما بود

تا پلک زدی قاعده ی عشق به هم خورد
آشفته شدن ها خطر چشم شما بود

وضعیت بحران زده ی مجمع عشّاق
از روز ازل زیر سر چشم شما بود

مجنون تو لیلا شد و لیلای تو مجنون
تغییر و تحوّل هنر چشم شما بود

خورشید خودش با همه ی نور وجودش
در چرخش هستی قمر چشم شما بود

چون تیر رها شد ز کمان باک نداریم
مژگان سیاهت سپر چشم شما بود

ما معتکف کعبه و شش گوشه ی عشقیم
توفیق همین هم ثمر چشم شما بود

عالم سرِپا مانده اگر . جلوه ی چشمیست
آن چشم که گریان و ترِ چشم شما بود

گفتند که حق گردنِ حق داشتی آقا
چون ذات فقدنا کفرِ چشم شما بود...!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
نام آشنا یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:35 ق.ظ

وای که چه می کنی با این واژه ها و کلمات مصطفی...

خاکستر شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.hri.blogfa.com

احسنت ..
.
.
دیوانگی ما اثر چشم شما بود ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد