دیوانگی ما اثر چشم شما بود
این قدر که دل دور و ور چشم شما بود
تا پلک زدی قاعده ی عشق به هم خورد
آشفته شدن ها خطر چشم شما بود
وضعیت بحران زده ی مجمع عشّاق
از روز ازل زیر سر چشم شما بود
مجنون تو لیلا شد و لیلای تو مجنون
تغییر و تحوّل هنر چشم شما بود
خورشید خودش با همه ی نور وجودش
در چرخش هستی قمر چشم شما بود
چون تیر رها شد ز کمان باک نداریم
مژگان سیاهت سپر چشم شما بود
ما معتکف کعبه و شش گوشه ی عشقیم
توفیق همین هم ثمر چشم شما بود
عالم سرِپا مانده اگر . جلوه ی چشمیست
آن چشم که گریان و ترِ چشم شما بود
گفتند که حق گردنِ حق داشتی آقا
چون ذات فقدنا کفرِ چشم شما بود...!!!
وای که چه می کنی با این واژه ها و کلمات مصطفی...
احسنت ..
.
.
دیوانگی ما اثر چشم شما بود ..