چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

دور و بر ...

باید همیشه دور و برم باشد
در هر طرف که می نگرم... باشد

باید حضور ساکت و سنگینش
از هر کجا که می گذرم باشد

عاشق شدم به شوق همین حرفا
عاشق شدم که دربه درم باشد

من در مسیر عشق نمی مانم
جز اینکه عشق همسفرم باشد

تا اینکه من تمام شوم در او  
تنـــــــها ز یاد او اثـــرم باشد

از دوستان خسته چه پنهان که
ناگفته هام بیشترم باشد

این آتشی که سوخته اید از آن 
محصول چشم های ترم باشد

اصلا چرا غریبه.. خودت هستی
 ... باید نگات در نظرم باشد؟؟!!

بگذار عاشقانه بمیرم من
بگذار حرف عشق سرم باشد

بگذار شوقِ پر زدنِ با تو
در لا به لای بال و پرم باشد

برّاقی سیاهی چشمانت
بگذار شعله ی سحرم باشد

بگذار... بگذریم که این ها هم
اصلا زیاد تر ز سرم باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد