قطره ای اشک در این مجلسِ غم ما را بس
زخمه ای بر سر و تیغی به تنم ما را بس
مجلسِ روضه ی تو چشمه ی فیض است... حســین(ع)
برسد زین همه یک جرعه ی کم ما را بس
زِ سَماعی که تو در عرش به راه اندازی
حرکتِ پرچم و پرهای علم ما را بس
قصدم آن است که در روضه ی تو جان بدهم
جان اگر نیست... دل ِ سوخته هم ما را بس
"از درِ خویش خدا را... به بهشتم مفرست"
گوشه ای از غمِ شش گوشِ حرم ما را بس
از درِ خویش خدا را به بهشتم مفرست
گوشه ای از غم شش گوش حرم مارا بس
ای جونم...
الله اکر از این سعری مکه در بر ِ ماست...