طبعم اگر چو رود زلال و روان شدست
در آزمون ِ شعر و غزل امتحان شدست
آن قرعه ای که حضرت حافظ اشاره کرد
بر گرده ی من است که قدّم کمان شدست
افسانه نیست قصه ی من... واقعیت است
اقرا مرا... که خط به خطم داستان شدست
زخمی نشسته است به روی هویّتم
آنگونه که تمام وجودم خزان شدست
قالب تهی نمی کنم از آنچه نیستم
هر چه نخواستم بشوم... "من" همان شدست
مضمون تازه نیست که این حالِ کهنه ام
در شعرهای سعدی و حافظ بیان شدست
بسم الله
بوی بهبود از شعرات میاد حاجی!