مستان که کناره ای گرفتند معشوقِ هزاره ای گرفتند
از طرزِ نگاه های ساقی آشوبِ دوباره
ای گرفتند
با غیرِ کسان نمی نشینند از میکده چاره
ای گرفتند
از حال و مقام ها گذشته پـیــراهـنِ پاره
ای گرفتند
رازی ز ندای نی شنیدند خورشید و ستاره
ای گرفتند
از چرخش چارفصل اما افسوس، بهاره ای گرفتند
پ.ن: این شعر برای سال هشتاد و دو است... شب های کنکور که انگار قرار بود همه ی تست ها از دیوان حافظ بیاید!... حتا حساب دیفرانسیل و انتگرال!... یکی از دوست داشتنی ترین شعرهایم.... برای خودم البته!
چهارشنبه 25 دیماه سال 1392 ساعت 05:11 ب.ظ
اصلا کنکور معجزه می کنه!
اینم نمونه ش :)
:) این که معجزات حضرت حافظه