دل و پیغام و پسغامی که چشمت...
برای عاشق ِ خامی که چشمت...
همیشه نیست این گونه اشارات
فقط مختصّ ِ ایّامی که چشمت...
سزاوار است قامت هم ببندم
برای بردن نامی که چشمت...
کشیدم مست از طرحی که مویت...
نشستم.. بست در دامی که چشمت...
همه دارند می آیند سویت
وَ غافل از سرانجامی که چشمت...
همین تشبیه تنزیهی مرا بس
همین تلمیحِ « بادامی که چشمت...»
به ما هم می رسد... ابن السّبیلیم
ثواب ِ ختم ِ انعامی که چشمت ...
طمع داریم حالی را که دارد...
...خرابی، لحظه ی کامی که چشمت...
ولایت کرده بر هر چه فقیه است
خودش نه... شرحِ احکامی که چشمت...
تن و جان و سر و دست و دل و خون
فقط فهرستِ اقلامی که چشمت...
لکَ لبیک یا ربّ المَجانین
کنون بستیم احرامی که چشمت...
سرازیرم شبیه ِ رود در تو
در اقیانوس ِ آرامی که چشمت...
به به
چقدر شیرین بود!!
کم پیدایین یا کم نظر:)؟
ممنون به هر حال
عالی
احسنت
موید باشید.
مرسی .. شما هم