چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

شطح ِ دهم


با آینه ناگفته ها بسیار دارم

دیوانه ام... آری... دلی بیمار دارم


هر چند چیزِ قابلی در چنته ام نیست

خون گریه هایی در فراقِ یار دارم


جز مرگ در تقدیرِ ما راهی نمانده

منصوروَش حال و هوای دار دارم


قابل ندانستی به تیغ ات یادگاری...

این زخمه ها از برکتِ اغیار دارم


این زخم ها یعنی سپر بودم برایت

جسمِ نحیف و ناقصی... انگار دارم


من در شبِ هشتم دلم را وقف کردم

با روضه هایت بعد از این ها کار دارم


{تکلمله}

از این همه کثرت، فقط یک چارپاره

چایی و شعر و روضه و سیگار دارم...



امام زاده علی اکبر(ع) چیذر... چند روز قبل


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد