چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

شطحِ نوزدهم


اگر فرضِ مثال بپرسند آشفته‌ترین غزل‌هایت را کی نوشتی... بی تامل خواهم گفت: همین اواخر که محرم رسید به پاییز... حالا هم ترکیبی‌ام از حسِ آمدنِ پاییز و ولادتِ امام رضا(ع) که ورودیه‌ی محرم است...


هوای گاه و بی گاهِ محرم

مسیرِ صعبِ و بی‌‌راهِ محرم


...وَ اکنون... السلام ای اصلِ روضه

غریبِ بی‌وطن... شاهِ محرم


جنون را روی خون تطبیق دادم

غمِ پاییز با آهِ محرم


دلم آشفته‌ی آشفتگی بود

شدم آواره‌ی ماهِ محرم


وجودم در طیِ سی سال کم شد

چه باک از زخمِ جان‌کاهِ محرم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد