چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

به خیالِ چشم‌ِ که می‌زند قدحِ جنون دلِ تنگِ ما؟؟؟...


آخر قدم به خانه ی آخر گذاشتم
در آسمانِ بی کسی ام پر گذاشتم

با یاد مرگ می شود از زندگی سرود
بر دارِعارفانه ی خود سر گذاشتم

عشّاقِ تن فروش غزل را فروختند
من پای شعرِ چشمِ تو باور گذاشتم

حالا که سی گذشته... اگر قرن هم گذشت
پیداست زخمه ای که به پیکر گذاشتم

این اشک ها برای خودم می چکد ولی...
سهم تو را دو چند برابر گذاشتم

آب جنون و عقل به یک جو نمی رود
ناچار پا به جاده ی دیگر گذاشتم...


نظرات 1 + ارسال نظر
عاطفه چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 07:36 ب.ظ

غزل های شما بسیار قوی است . پیروز باشید . حظ بردم .

ممنونم. لطف شماس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد