چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

زین خلق پر شکایت گریان...


تا بود غصه های مرا دید و دم نزد
وقتی که رفت هم دلِ ما را به هم نزد

بعضی چقدر - از همه دنیا بریده اند -
یک بار هم کنارِ نگاری قدم نزد


سیگار هم نداشت... غزل هم نمی نوشت...
بر جوهرِ پیاله ی غربت قلم نزد

آخر چگونه می شود از زندگی گذشت
بی آنکه حرفِ ساده ای از مرگ هم نزد

لیلای من هم اوست که مجنون نداشته

خاکسترم نمود ولی آتشم نزد...


نظرات 1 + ارسال نظر
چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 11:27 ب.ظ

نظرها رو میخونی اصلا

الان خوندم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد