چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

... همین تلقینِ می ماند


دلت را صاف کن. آیینه شو. آیینه می‌ماند

تمام دهر می‌پوسد. دل بی‌کینه می‌ماند

رها کن شادی پوشالی ده روزه دوران را
به غم مانوس شو. غم تا ابد در سینه می‌ماند

مپرس از ناله ها و گریه های آدمی تنها
نخواهد سرد شد داغی که از دیرینه می‌ماند

کدام از لحظه‌های عمر را در خاطرت داری؟
چه حسی جز غروبِ خسته‌ی آدینه می‌ماند؟

تو هم روزی ازین‌جا می‌روی شاید که فهمیدی
چه مکری داشت دنیا با همین تلقینِ [می‌ماند]



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد