چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ


در این زمانه که جای سکوت کردن نیست
بدونِ اذنِ توام نام و نای گفتن نیست

به تیغ دارِ نگاهت بگو غلاف کند
بگو که آهِ ضعیفان حریفِ آهن نیست

چو پرده دار به شمشیر می زند همه را
چه زخمه های عمیقی که مانده بر تن نیست

به بی شماری خود سخت کرده ام عادت
ولی چه فایده در این همه یکی من نیست

اگرچه لحظه ی تحویل حال آمده است
دلی به شوق حرم هست و پای رفتن نیست



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد