چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چگونه می‌شود از خویش سلب معنا کرد؟


به باد زلف تو پیچید و بی تو غوغا کرد
از این مکاشفه هرکس غمی تمنا کرد

اگر گذشت دل از هر چه داشت جز غم تو
کرامتی است که در راه عشق پیدا کرد

صدای خستگی آه هم درآمده است
مگو نباید از این دردها تقلا کرد

کدام سنگ صبور است این چنین خارا
که پیش او نتوان ناله‌ای مهیا کرد

کجاست آینه‌ای تا به ما بفهماند
چگونه می‌شود از خویش سلب معنا کرد

شبی ز اشک دلم باز استخاره گرفت
جواب داد که باید سفر به دریا کرد

اگر به گردنمان تیغ را طلب کردیم
بهانه‌ای است که در خون تو را تماشا کرد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد