هرجا که گریه بود ما هم سری زدیم
بر کام تشنگی چشم تری زدیم
چون بسملی غریب در خون بیکسی
با قصد قربتش بال و پری زدیم
صبح قیامت است عاشور عاشقان
زخمی ازلسرشت بر پیکری زدیم
سیرابم ای جنون از جرعهی لبش
کی پیک دیگری با دیگری زدیم
داغ محرم است گرمی بزم ما
مُهر محبتش بر دفتری زدیم
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
بنفسی انت یا عباس(ع) ای حلال مشکلها
اگر مقتل نبود این حرف را باور نمیکردم
تو را در موج خون دیدند و خون افتاد در دلها
ز پهلو شد سرت بر نیزه شاید نشنود گوشات
صدای کعب نیها را که بر بندید محملها
چهل منزل به یک سر سایهسار زینبت(س) بودی
چنین آکنده شد از عشق راه و رسم منزلها
به دریا میزنی دریادلم لبتشنه میآیی
که سیرابند از کامت سبکباران ساحلها
مقامت غبطهی اهل شهادت تا قیامت شد
تویی آن شمع روحانی کز او سازند محفلها
...
دلا تا خیمهگاه از شارع العباس(ع) راهی شو
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملهادل به این دارم که رزق سالمان ده شب غم است
این غم شیرین به هرچه تلخکامی مرهم است
ریختم در خود تمام سال درد و رنج را
حالِ یک دیوانه تنها با مُحرم مَحرم است
از لَیَالٍ عَشْر هر شب بود عاشورای ما
تشنه آبِ شور هر قدری که مینوشد کم است
اشکهایم را نکردم پاک تا پاکم کنند
روضهاش شرط قبول توبههای آدم است
نوش جانش هر که مستی کرد با یک استکان
چایی روضه همیشه با همین نیّت دم است
میشود تکریم بیشک میهمان تکیهها
میزبان مجلساش وقتی رسول اکرم(ص) است
ای به پرهای عَلَم پرواز کرده یاد کن
از زمینگیری که راهش بستهی پیچ و خم است
آخر این بیرق جهان را زیر نامش میکشد
کربلا یک شهر نه... بلکه تمام عالم است