-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 01:06
جز وصل چشم او هدف دیگری نبود از ما خراب و خسته و عاشق تری نبود سر را به راه تیغ دو ابروش داده ایم آخر برای مرگ ره بهتری نبود زان پس که سوختیم به سلک طریقتش فانی شدیم در وی و خاکستری نبود
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 01:02
بگذار تا تمام شود راه چاره ها من باشم و تو باشی و تنها ستاره ها دیگر مگو دوباره ای از عشق بازیت مُردم از این رها شدنِ با دوباره ها
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 01:01
راحت ترم ازاینکه تو از ما رها شوی دستی به قاب قوس بگیری و وا شوی من در همین زمین به خدا فکر می کنم عرش خدا برای تو کز ما جدا شوی