برایت شعر خواندم... عاشقی را پاس می دارم
سه نخ بهمن کشیدم! نشئگی را پاس می دارم
تمامِ حاصلم از زندگیِ بی تو مرگم بود
ولیکن با خیالت زندگی را پاس می دارم
خدا هم شاهدم بوده که با تقدیریِ آلوده
اگر فرسوده حتا بندگی را پاس می دارم
فقط دورِ خودم پیچیده ام یک عمر سرگردان
بماند بینمان! پیچیدگی را پاس می دارم
پس از ده سال اسفار و شِفا و فلسفه خواندن
شدم دیوانه ای که سادگی را پاس می دارم
از بازدید و دقت نظر شما متشکرم.
بله بنده در جلسه اشعار را ضبط میکنم و مینویسم، و صدا بعضی اوقات واضح نیست، از اینکه اشتباهات رو فرمودید متشکرم، اگر اشتباهات دیگری هم بود بفرمایید ان شاءالله تصحیح خواهم کرد. متشکرم.