چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

حیفِ تنهایی تو


آیینه‌ی صاف، حیفِ تنهایی تو

مستیِ مضاف، حیفِ تنهایی تو

ای تیغِ بلند مرتبه زخمه بزن

در کُنجِ غلاف، حیفِ تنهایی تو