چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

غزلی نا تمام..

 

آمدم دست بگیرم جگرم را ... بردند
خواستم گریه کنم چشم ترم را بردند
آمدم اوج بگیرم برسم پیش خودم
چند عاقل همه ی بال و پرم را بردند

نظرات 1 + ارسال نظر
ص ب دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:51 ق.ظ

عالی بود عالی.

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد