ریسمانی ست که بر گردنمان افتاده
عشق .. زخمی ست که روی تنمان افتاده
اثر زخم چه کردست که پای رفتن
حول و حوش همه ی بودنمان افتاده
او اگر جلوه نمی کرد نمی فهمیدیم
سکّه ی رونق ما و منمان افتاده
اثر روز ازل نیست که فیض ابدست
بوی عطری که به پیراهنمان افتاده
مست لایعقل چشمان سیاهی هستیم
بار تکلیف هم از گردنمان افتاده
شاید زیباترین فایده عاشقی و جوهره ی موثر عاشقی همین باشه فقط !
سکه رونق ما و منمان افتاده
با عزت باشید
ممنون.. جدن از توجه و نقد شما ممنونم