چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چرا...؟!!

چو در برابر آیینه روی ماه نشیند

به سالکان لب و بوسه جمله آه نشیند


که رونمایی ِ از چشم تو مقابله دارد

نباید "این همه" در طرح ِ "یک نگاه" نشیند


سوال می کنم و با "چرا چرا" به جوابی..

.. نمی رسم.. مگرم دل به دلبخواه نشیند


به منع ِ چادرت از موی و بوی و بوسه بریدم

غبار ِ معصیتم روی شیشه گاه نشیند


تو بس که پر تبعاتی. نمانده هیچ حیاتی

 امید نیست به روزی که رو به راه نشیند


سر آخرم من ِ خسته. چو یک سبوی شکسته

به خاک ِ راه ِ تو در آن شب ِ سیاه نشیند


نظرات 1 + ارسال نظر
حسینیان جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:18 ق.ظ

به منع ِ چادرت از موی و بوی و بوسه بریدم


دچار چادر شدن خوب به تصویر کشیده شده بود..

ممنون از نقدتون و اینا:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد