چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

تن مانده بر زمین و سرم سوی یار... پر


بلا خوش است.. کماکان به من بلا بدهید


به قصدِ قربت و همراهیِ شما بدهید


 

مرا به تیغِ کریمانه ای شهید کنید


اگر لیاقتم این نیست... تیغ را بدهید


 

خودم به پای خودم می روم به مقتلِ خویش


شما نماز بخوانید و بوریا بدهید


 

ولی ... چه بهترم این که مرا کفن نکنید


به سترِ پیرهنِ پاره ای بها بدهید


 

تمامِ پیکرِ من وقف روضه های شماست


که زود پس بدهیدش... جداجدا بدهید



مریضِ معصیتم ... چاره ام نگاه شماست


مرا حرم ببرید و مرا شفا بدهید


 

دچار خستگی و روزمرّگی شده ام


مرا به دستِ علمدار(ع) کربلا بدهید



نظرات 1 + ارسال نظر
رهگذر... سه‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:17 ب.ظ

چاره ام نگاه شماست.... اللهم ارزقنا...

وقتی این ابیات را می سرایید فقط برای خودتون نخواین... بجای هر کسی که آرزو داره هر حرف هر واژه رو ثبت کنید... چون هر کسی چنین توفیقی نداره....

توفیقاتتان مستدام.....

حتمن
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد