چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

گاه کم می آورم... گاهی تحمل می کنم

سوختن را چون تو می خواهی تحمل می کنم

با سبویی اشک یا آهی تحمل می کنم

گرچه پنهان است خورشیدِ نگاهت پشتِ ابر

در شبِ هجر تو با ماهی تحمل می کنم

بی حضورت مفسدِ فی الارض ها مُصلِح شدند

خویش گمراهم، که گمراهی تحمل می کنم

همچو یوسف طعمه ی مکرِ برادرها شدم

گوشه ی زندان و در چاهی ... تحمل می کنم

چون تمامِ ماه ها ماهِ محرم نیستند

گاه کم می آورم... گاهی تحمل می کنم

جمعه - نوزدهمِ اردی بهشت 93 - خیابانِ ولی ِ عصر(عج)

شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:06 ق.ظ

نظرات 3 + ارسال نظر

رهگذر... شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 07:02 ب.ظ

گاهی اشک ، گاهی صبر... گاهی هم آدم انگار می رود توی خلاء...

1.از بزرگی پرسیدم وقتی اینجوری میشیم چی کار کنیم؟ ایشون تاکید زیادی روی توسل داشتن... گفتم اگر نتونستیم چی؟ گفتن انتظار فرج افضل اعمال... فرمودن انتظار فرج فقط برای فرج حضرت ولی عصر علیه السلام نیست... سفارش کردن صبر کنید و منتظر باشید تا فرج شما برسد و عنایت خدا شامل حالتان شود....

2. یه استاد دیگه ای هم می فرمودن : (نقل به مضمون) هر دوره ی "دوری" ، فراغ و ابتلایی ، دوره ایست برای ظرفیت سازی در شما برای دریافت های جدید و بیشتر...

اغلب که میام اینجا اشعار رو خیلی متناسب با احوالاتم میبینم... یاد حرف یه عزیزی می افتم که میفرماین منتظر حضرت صاحب الزمان علیه السلام نیاز به یارهایی داره برای انتظار کشیدنش...
و خدا رو شکر که تو این برهوت، خدا اتصال ایجاد میکنه بین بنده هاش...

توفیقاتتون مستدام
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بهم...