چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

ماهِ الی اللّه سلامٌ علیک...


رو به سوی کرب و بلا آمدم

در حرمِ امنِ خدا آمدم


نازِ رعیّت نکشد غیرِ تو
بر درِ سلطان وفا آمدم

هیچ به غیر از تو ندارم حسین(ع)

از همه‌ی خلق جدا آمدم

 

ای همه آشوب به تسکین بیا

دیگر از این غم به صدا آمدم

 

زخمه‌ای از تیغِ نگاهت بس است

جامه دریدم که تو را آمدم

 

شرم گناهم که مرا بازداشت
گفتی از این شرم بیا... آمدم

 

جامه‌ی مشکی به تنم کرده‌ای 
مستم و همرنگ بقا آمدم

بی تو مرا رنج و بلا بند کرد
حال به امید شفا آمدم

من که از آن قافله جا مانده‌ام
باز به عشق شهدا آمدم

 

هر نفسم با نفست سوخته

آه... به آیینه‌سرا آمدم

 

با همه پرهای علم پر زدم

بسته به زلف تو رها آمدم

 

چلّه‌ی اشکم به زیارت کشید

هم قدمِ باد صبا آمدم

 

وعده‌ی سر دادنِ ما پیشِ توست

ای دلِ دیوانه کجا آمدم؟!...

 

***

 

ماهِ الی اللّه سلامٌ علیک
سینه‌ی پُر آه سلامٌ علیک
روضه‌ی شب‌های محرم سلام
آمدم ای شاه سلامٌ علیک

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد