چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

محرم شدم به ده شب ماه محرمش


دل به این دارم که رزق سالمان ده شب غم است
این غم شیرین به هرچه تلخ‌کامی مرهم است

ریختم در خود تمام سال درد و رنج را
حالِ یک دیوانه تنها با مُحرم مَحرم است

از لَیَالٍ عَشْر هر شب بود عاشورای ما
تشنه آبِ شور هر قدری که می‌نوشد کم است

اشک‌هایم را نکردم پاک تا پاکم کنند
روضه‌اش شرط قبول توبه‌های آدم است

نوش جانش هر که مستی کرد با یک استکان
چایی روضه همیشه با همین نیّت دم است

می‌شود تکریم بی‌شک میهمان تکیه‌ها
میزبان مجلس‌اش وقتی رسول اکرم(ص) است

ای به پرهای عَلَم پرواز کرده یاد کن
از زمین‌گیری که راهش بسته‌ی پیچ و خم است

آخر این بیرق جهان را زیر نامش می‌کشد
کربلا یک شهر نه... بلکه تمام عالم است


نظرات 1 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:31 ب.ظ

عالی. مرحبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد