چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

ندانمت که در این دام‌گه چه افتاده‌ست...


هرجا که گریه بود ما هم سری زدیم
بر کام تشنگی چشم تری زدیم

چون بسملی غریب در خون بی‌کسی
با قصد قربتش بال و پری زدیم

صبح قیامت است عاشور عاشقان
زخمی ازل‌سرشت بر پیکری زدیم

سیرابم ای جنون از جرعه‌ی لبش
کی پیک دیگری با دیگری زدیم

داغ محرم است گرمی بزم ما
مُهر محبتش بر دفتری زدیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد