چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

چشمۀ چشمهایش

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ شاعِرٍ شَعَرَ حَقَّ چَشْمْ هایَشْ

شب دوم فرات


هر آن زخمی که زد تیغ نگاهت زخم کاری شد

همه دارایی‌ام در پیش چشمانت نداری شد


اگر زلف پریشان تو را بستند بر نی‌ها

پریشانی ما را جمع کرد و باز جاری شد


مسیر کاروان دردهایت را قدم کردم

چهل منزل دلم هم‌پای اشک و بی‌قراری شد


من از این اربعین با دست پر برگشته‌ام تا خود

که سهمم از فرات تشنه‌‌ات تنها غباری شد


اگر جامانده‌ای از راه، راه دیگری داری

مسیر رفتن جامانده‌هایش شرمساری شد


تمام روضه‌ها در عین حیرت حکمتی دارد

که در هر گوشه‌ی عالم فضای سوگواری شد


اگر باید بسوزد چوب حتما علتش این است

تقاص بوسه‌اش بر خشکیِ لب‌های قاری شد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد