سری که هیچ نمیارزد در این جهان که تو میدانی
به تیغ عشق جدایش کن به پای آن که تو میدانی
کدام آینه فهمیدهست، که جنگ تن به تنش با کیست؟
خودت چو فاش کنی غم نیست، به آن نشان که تو میدانی